loading...
قاتی پاتی
بابک بازدید : 3 پنجشنبه 05 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

 

حکایت,حکایت خواندنی,حکایت جالب

 

 

 

به حكيمي گفتند: چه كسي از عداوت مردم سالم مي ماند؟

 

جواب داد: آن كسي كه هيچ خير و شري از او ظاهر نشود.

 

به جهت آنكه اگر خير از او ظاهر شود اشرار با او دشمني كنند و اگر شر از او ظاهر شد اخيار با او دشمني كنند.

 

بلا و نعمت خاص

از حكيمي پرسيدند: نعمتي كه بر صاحبش رشك نبرند، يا بلائي كه بر گرفتارش دلسوزي نكنند مي شناسي؟

گفت: آري، آن نعمت تواضع است و آن بلا تكبر.


عابد و دزد

مردي سجاده عابدي را دزديد. عابد چون ديد، دزد خجالت كشيد و سجاده را واگذاشت و گفت: نمي دانستم كه سجاده از توست. عابد گفت: چگونه نمي دانستي كه سجاده از تو نيست؟!

بابک بازدید : 5 پنجشنبه 05 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

 

بیوگرافی رضا عطاران,عکس رضا عطاران

 

بیوگرافی کامل رضاعطاران


رضا عطاران

 

کودکی تا جوانی رضا عطاران


در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷ در یکی از محله‌های شهر مشهد بنام خیابان ضد به دنیا آمد. با اینکه او مشهدی است اما اصلیتش به شهر کاخک که یکی از بخشهای گناباد در استان خراسان رضوی است می‌رسد. او دیپلم خود را در رشته اقتصاد در مشهد گرفت و برای ادامه تحصیل در رشته طراحی صنعتی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تهران آمد. با وجود علاقه به رشته تحصیلی‌اش، به بازیگری، فیلم‌نامه‌نویسی و کارگردانی روی آورد. عطاران در سال ۱۳۷۳ ازدواج کرد.

 

 

بیوگرافی رضا عطاران,عکس رضا عطاران

بیوگرافی کامل رضا عطاران + عکسهای رضا عطاران

 

دوران کاری 

وی کار اصلی خود رادر دهه ۱۳۶۰در تاتر مشهد با مرحوم حسن حامد شروع کرد، در این دوران او تماما نقش‌های غیر کمیک بازی کرد این همکاری تا مرگ حسن حامد در سال ۱۳۷۱ ادامه داشت.

درسال ۱۳۷۳ با مجموعه ساعت خوش به کارگردانی مهران مدیری در کنار بازیگرانی چون رضا شفیعی جم، نصرالله رادش، ارژنگ امیرفضلی، نادر سلیمانی کارهای کمدی خود رادر تلویزیون آغاز کرد. در میانهٔ سال ۱۳۷۷ به همراه مجید صالحی و یوسف تیموری در گروه کودک و نوجوان شبکه یک تلویزیون، مجموعه «مجید دلبندم» و در سال ۱۳۷۹ مجموعه «قطار ابدی» را عرضه کرد و از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۲ مجموعه‌های سیب خنده، ستاره‌ها، کوچهٔ اقاقیا را ارائه کرد. در سال ۱۳۸۳ وارد عرصهٔ تولید سریال‌های مناسبتی ماه رمضان شد و سریال «خانه به دوش» را ساخت. پس از آن در سال ۱۳۸۴ مجموعه «متهم گریخت» را به نویسندگی سعید آقاخانی، کارگردانی کرد. علی صادقی، مجید صالحی، یوسف تیموری و مهران غفوریان با حضور در کارهای رضا عطاران حضور به شهرت رسیده اند. او همچنین در فیلم‌های سینمایی هوو و تیغ زن (هر دو ساختهٔ علیرضا داودنژاد) بازی کرد و پس از آن در فیلم سینمایی کلاهی برای باران ساختهٔ مسعود نوابی به ایفای نقش پرداخت.

دیگر ساختهٔ وی سریالی به نام ترش و شیرین بود که در نوروز ۱۳۸۶ از شبکه سوم تلویزیون ایران پخش شد. او همچنین در ماه رمضان سال ۸۷ مجموعه تلویزیونی بزنگاه کارگردانی کرد و طرفداران زیادی را جذب کند. بنا به اخبار غیر رسمی او به سعید آقاخانی کمک کرد تا برای نوروز ۱۳۸۹ سریال زن بابا را برای شبکه سه بسازد. وی در دو فیلم به کارگردانی عبدالرضا کاهانی ایفای نقش کرد که در هر دو فیلم نقش جدی و متفاوتی داشت و هر دو فیلم در اکران دچار مشکل شدند و فیلم اول با عنوان اسب حیوان نجیبی است به صورت محدود اکران شد ولی فروش خوبی کرد و فیلم دوم با عنوان بی خود و بی جهت آماده اکران می باشد. رضا عطاران در سال ۱۳۸۹ قرار بود در فیلم خیابان‌های آرام به کارگردانی کمال تبریزی ایفای نقش کند اما به یکباره جای خود را به حسن معجونی داد! نا گفته نماند فیلم های "خیابان های آرام" و "پاداش" به کارگردانی کمال تبریزی فعلا توقیف شده است و هنوز اکران نشده اند. رضا عطاران در سال ۱۳۹۰ توانست اولین فیلم سینمایی خود را با نام خوابم می‌آد کارگردانی کند. او همچنین تیتراژ سریال نقطه سر خط راساخته است. آخرین اخبار شنیده شده از رضا عطاران در سال ۱۳۹۱ بازی در چهارمین سریال شبکه ی نمایش خانگی ایران به کارگردانی کمال تبریزی می باشد.

 

 

بیوگرافی رضا عطاران,عکس رضا عطاران

بیوگرافی کامل رضا عطاران + عکسهای رضا عطاران

 

جوایز

سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی بخش نگاه نو در سی‌امین جشنواره فیلم فجر - خوابم می‌آد


تندیس نقش اول مرد در پانزدهمین دوره جشن خانه سینما ـ اسب حیوان نجیبی است


تندیس لبخند زرین بهترین بازیگر مرد کمدی در دومین دوره جشن لبخند آفتاب - اسب حیوان نجیبی است و ورودآقایان ممنوع

 

بیوگرافی رضا عطاران,عکس رضا عطاران

بیوگرافی کامل رضا عطاران + عکسهای رضا عطاران

 

 

بیوگرافی رضا عطاران,عکس رضا عطاران

بیوگرافی کامل رضا عطاران + عکسهای رضا عطاران

 

 

بیوگرافی رضا عطاران,عکس رضا عطاران

بیوگرافی کامل رضا عطاران + عکسهای رضا عطاران

 

 

بیوگرافی رضا عطاران,عکس رضا عطاران

بیوگرافی کامل رضا عطاران + عکسهای رضا عطاران

بابک بازدید : 4 پنجشنبه 05 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

 

سامان گلریز, بیوگرافی سامان گلریز

عکسهای سامان گلریز

بیوگرافی سامان گلریز

 

بیوگرافی سامان گلریز: متولد سال 1350 در استان گرم و زیبای خوزستان در شهر اهواز هستم. تا سه سال بعد از جنگ تحمیلی در خوزستان بودم و بعد از آن به تهران مهاجرت و در رشته عکاسی تحصیل کردم و با مدرک عالی فارغ التحصیل شدم ولی عکاسی هیچگاه ارضا کننده روح و احساساتم نبود و به طرز عجیبی وارد رشته هتلداری شدم و تخصص خود را در رشته آشپزی بین المللی از دانشگاه استار کلاید اخذ نمودم .

 

 

چند کلمه کلیدی

عکسهای سامان گلریز

 

برای تحقیقات به اروپا ، آفریقای شمالی و آسیای جنوب شرقی رفتم . که بسیار مفید بود . 12 سال پیش به عنوان اولین مرد در آموزش آشپزی در تلویزیون ایران انتخاب شدم و به عنوان اولین کارشناس مرد آشپزی توانستم ارتباط گرم و صمیمی با حمایت مردم در این برنامه با مخاطبین خود برقرار کنم. و اگر تا به حال این برنامه ادامه داشته است نتیجه حمایت های شما از این برنامه بوده است .

 

در این مدت 4 کتاب از من به نگارش در آمده که 3 مورد آن را شرکتهای خارجی خریداری کرده اند. تنها راه پیشرفت در این رشته مطالعه ، تحقیق و علاقه است . توصیه من به تمام خانواده ها این است که فرزندان خود را با رشته هتل داری آشنا کرده تا آنان نیز طعم شیرین این رشته را بچشند.

 

چند کلمه کلیدی

عکسهای سامان گلریز

 

از تهیه کنندگان برنامه های خود سپاسگذارم که مرا یاری کردند . تا این برنامه جایگاه خود را بین بینندگان از دست ندهد . به محیط زیست و طبیعت علاقه بسیار زیادی دارم . جانوران را بسیار دوست دارم و فیلم های مستند در مورد حیاط وحش و رفتن به محیط های طبیعی علاقه اول من است . ورزش هایی که دوست دارم شامل : پیاده روی ، شنا، غواصی و تنیس است. غذاهای مورد علاقه من : در درجه اول غذاهای ایرانی، غذاهای دریایی و غذاهایی که منبع اصلی آن سبزیجات است و به شکلات نیز علاقمندم به خصوص شکلات سوئیسی.

 

عکسهای سامان گلریز

 

چند کلمه کلیدی

عکسهای سامان گلریز


 

چند کلمه کلیدی

عکسهای سامان گلریز

 

 

چند کلمه کلیدی

عکسهای سامان گلریز


بابک بازدید : 5 پنجشنبه 05 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

کـــره ای گــفــت بــــــــــه بابای خرش  ****   پــــدر از هـــمـــه جــا بـی خبرش

 

وقـــت آن اســــت بـــــرای پســرت  ****   ایـــــن الاغ نـــــــرّه ی کــــره خــرت

 

مــاده ای خـــــــــــــــوشگـل و زیـبا گیری  ****   تـــو کــه هر روز به صحرا میری

 

وقـــت آن اســت کـه زن دار شـوم  ****   ورنـــه از بـــی زنــــــــــی بــیمار شوم

 

پـــدرش گــفــت کــه ای کـــــره خَرَم  ****   ای عــزیـــز دل بـــابــــا ، پــســرم

 

تـــو کـــه در چــنــتــه نداری آهی   ****   نـــه طــویـــــــــلــه ، نه جُلی نه کاهی

 

تـــو کـــه جــز خـوردن مال پــــــــــــدرت  ****   پـــــــدر نـــــــرهّ خـــــر دربــــدرت

 

هـــیـــچ کـــار دگــری نیست تورا  ****   یک جو از عقـــــــــــــ به سر نیست تورا

 

به چه جرأت تو زمــــن زن طـلــبی  ****   بـــاورم نـیــست کـــه ایـنقدر جَلبَـــــی

 

بـــایـــد اول تـــو بــگـیـری کاری  ****   بــهـــر مــــردم بــبــــــــــــــری تــو باری

 

بعـد از آن یک دو تا پالان بخـری  ****   بـهــر آن کُــرّه خـــوشگـــــــــــــــل بـبـری

 

یک طــویــلـه بکنی رهن و اجار  ****   تــا کــه راضـــــی شــود از تو آن یـــــــــــار

 

بـعــد بـایــد بـخری رخت عــــــــروس  ****   بـهـر آن مـاده خــر خـوب و مـــــلوس

 

جُــــــلـی از جــنـــس کــتـــان اعلا  ****   روی جُـــل نـقــــــــــش و نـگـاری زیـبـا

 

بــعـــد بـــایـــد بـــکـــنی گلــــــــــکاری  ****   بــهــر مــاشـیـن عروس یـک گاری

 

وقــتی ایـــنـهــــــــــا بـــشـــود آمــاده  ****   بــعـــد از ایـــن زنـــدگــیـــّت آغـازه

 

می بــری مـــاده خــرت را حجـــــــله   ****   بــا تـــأنــی نَه کــه بـــا ایـــن عـجـله

 

بــشـنــو ایــن پــنـــــــــد ز  بابای خرت  ****   پــــــدر بـــــا ادب و بــــا هــــنـــرت

 

تــا کـــه اســبــاب مــهــیـــــــــــا نشود  ****   موسم عــقـــــــد تــو بــر پا نشود

 

پــس از امــروز بــرو بر سرِ کار  ****   تــا نـــهـــنـــد آدمـــیـــان پــشتت بــــــــــــار

بابک بازدید : 5 پنجشنبه 05 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

دکتر ژوزف ایگناس گیوتین پزشکی فرانسوی بود که هنگام وقوع انقلاب کبیر فرانسه دردانشگاه پاریس تدریس می کرد. او که بعد از انقلاب به عضویت مجمع انقلابی  فرانسه در آمده بود، نخستین فردی بود که در سال ۱۷۸۹م. در مجلس موسسان فرانسه پیشنهاد کرد که به جای اعدام متهمان با وسیله ای زجرآور، سر آنها با ماشین مخصوصی از بدن قطع گردد.
 مجلس موسسان فرانسه با پیشنهاد وی موافقت کرد و دستگاه گیوتین را که قریب به یک قرن قبل و به مدت کوتاهی در ایتالیا استفاده شده بود را وارد کردند. دستگاه ژوزف گیوتین از سوی آنتوان لویی، جراح و دبیر مادام العمر آکادمی جراحی رسما تایید شده بود. پس از وقوع انقلاب در فرانسه تعدادی کثیری توسط همین دستگاه اعدام شدند افرادی که بسیاری از آنها در به ثمر رسیدن انقلاب نقش بسزایی داشتند یکی از این افراد فیزیکدان و شیمیست معروف لاوازیه بود.
لاوازیه بعد از اینکه به اعدام با گیوتین محکوم شد تصمیم گرفت در آخرین لحظات زندگی هم به علم خدمت نماید . او به شاگردان خود گفت : احتمالا جایگاه حواس و شعور انسان می بایست در سر ( مغز ) انسان باشد بنابر این پس از جدا شدن سر از بدن احتمالا باید تا چند لحظه هنوز حواس و هشیاری فرد کار بکند شما پس از اینکه سر من به وسیله گیوتین قطع شد فورا آن را روی دست بالا بگیرید، من شروع به پلک زدن می کنم شما تعداد پلک زدن های مرا بشمارید تا زمان تقریبی از بین رفتن هشیاری و مرگ کامل به دست بیاید .
پس از اینکه لاوازیه اعدام شد سر او را بالا گرفتن و او بیش از ده  بار پلک زد و این واقعه در تاریخ به ثبت رسید.

بابک بازدید : 3 پنجشنبه 05 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

روزي از روزها گروهي از قورباغه هاي کوچک تصميم گرفتند که با هم مسابقه دو بدهند. هدف مسابقه رسيدن به نوک يک برج خيلي بلند بود. جمعيت زيادي براي ديدن مسابقه و تشويق قورباغه ها جمع شده بودند و مسابقه شروع شد. کسي توي جمعيت باور نداشت که قورباغه هاي به اين کوچکي بتوانند به نوک برج برسند.
از بين جمعيت جمله هايي اين چنيني شنيده مي شد: «اوه، عجب کار مشکلي!!»، «اون ها هيچ وقت به نوک برج نمي رسند.» يا «هيچ شانسي براي موفقيت شان نيست. برج خيلي بلنده!» قورباغه هاي کوچک يکي يکي شروع به افتادن کردند به جز بعضي که هنوز با حرارت داشتند بالا و بالاتر مي رفتند. جمعيت هنوز ادامه مي داد: «خيلي مشکله! هيچ کس موفق نمي‌شه!» و تعداد بيشتري از قورباغه‌ها خسته مي شدند و از ادامه دادن منصرف.
ولي فقط يکي به رفتن ادامه داد؛ بالا، بالا و باز هم بالاتر. اين يکي نمي خواست منصرف بشه! بالاخره بقيه از بالا رفتن منصرف شدند به جز اون قورباغه کوچولو که بعد از تلاش زياد تنها قورباغه اي بود که به نوک برج رسيد!
بقيه قورباغه‌ها مشتاقانه مي خواستند بدانند او چگونه اين کار رو انجام داده؟ اونا ازش پرسيدند که چطور قدرت رسيدن به نوک برج و موفق شدن رو پيدا کرده؟ مشخص شد که برنده مسابقه ناشنوا بوده!

تعداد صفحات : 4

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 36
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 2
  • بازدید کلی : 399